باورهای ما کدامند؟

امروز داشتم به یک سری از باورهایم فکر می‌کردم.
فهرستی از باورهایی که زندگی من با آن‌ها شکل گرفته است.
به درست یا اشتباه بودنِ آن‌ها کاری ندارم.
اما یقین دارم که این باورهای ماست که شیوه‌ی زندگی ما را  ساخته است.

برخی از آن‌ها چنان در وجودمان نهادینه شده‌اند که، به سختی می‌توان از تغییر آن‌ها حرف زد.
چه رسد به اینکه با نابودی و فنای آن‌ها به سطح بالاتری از چشم‌انداز آینده‌ی خود رسید.

بعضی از آن‌ها هم چنان با جان و قلب ما همانیده شده‌اند که، ابزارهایی برای رسیدن به اهداف و رویاهایمان شده‌اند.

باورهایی مانند:

🔹یأس و ناامیدی قوی‌ترین دشمنِ اعتماد به خداوند است.
🔹قضاوت ناآگاهانه، یعنی دعوتِ موضوع مورد قضاوت به زندگی خود.

🔹هیچ تلاش و زحمتِ خالصانه و مستمری نیست، که بی نتیجه باقی بماند.

🔹تنها کسی که مسئول رفتار و گفتار و انتخاب‌های ماست، کسی نیست جز خودِ ما.

🔹قوه‌ی تخیل به طرز شگفت‌انگیزی می‌تواند ما را به خواسته‌ها و آرزوهایمان برساند، مشروط بر آنکه در سطح تخیل باقی نماند و در مدارهای ارتعاشی خاص خود قرار بگیرد.

🔹فقط خودمان خالق زیباترین و یا برعکس، ملال‌آورترین لحظه‌های عمرمان، هستیم.

و در نهایت باران عشق و رحمت، از ابر سنگینِ ذهنِ خود ماست که مانند آذرخش بیرون می‌جهد و دنیای تاریک ما را درخشان و نورانی می‌کند.

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط