دردهای یک معلم
زنگ تفریح بود.
برخی از دبیران با گوشی مشغول بودند.
تعدادی هم که گویی از دوئل سنگین و توانفرسا بیرون آمدهاند، بیرمق و خسته در حال نوشیدن چای بودند.
بعضی هم ساکت و خاموش بودند.
صدای گفتگوی دو نفر از آنها به گوش میرسید.
اولی: در تمام طول این سالها هیچ قانون و تبصرهای خلق نشده که به نفع معلمهای زحمتکش باشه.
دومی: البته در اکثر مواقع به نفع کارکنان و کارمندان اداری آموزش و پرورش بوده. اما کمتر در جهت رفاه و تأمین نیازهای کسانی بوده که خالصانه و عاشقانه در کلاسهای درس، از جون خودشون مایه گذاشتند و به بچهها درس علم و اخلاق دادند.
وگرنه شاید تا به حال خیلی بیشتر از این جایگاه و منزلت معلم حفظ میشد.
دومی: ای بابا! دیگه حرف زدن از جایگاه و مقام معلم سوژهی داستانهای کهن باید بشه. البته با این نسل جدیدی که من میبینم؛ و حالا حالاها باید روشون کار بشه؛
دیگه بعید میدونم با کتابهای درسی بشه جایگاه معلم در مدرسه، و جایگاه پدر و مادر در خانواده را، در ذهن بچهها بعنوان ارزش و اعتبار جا انداخت.
اولی: من فکر میکنم فضای مجازی روی رفتار و برخورد بچهها بیتأثیر نبوده.
وقتی بچهها بیشتر وقتشون رو در فضای مجازی میگذرونند و انرژیِ مغزشون رو به این شکل کم میکنند؛ دیگه فرصتی برای متعهد بودن و فکر کردن به قوانین خونه و مدرسه براشون باقی نمیمونه.
دومی: قبول دارم علاوه بر این، نوع حرف زدن و استفاده از واژههایی که در هیچ کتاب و هیچ مکتبی تدریس نمیشه؛ براشون به قدری عادی جلوه میکنه که اگر یکی از اونها توی کلاس، مثل بقیه حرف نزنه عجیب و مسخره به نظر مییاد.
اولی: مشکلات رفتاری بچهها به قدری زیاد شده که صبر و طاقت معلمها در مقابل این گونه ضدارزشها کم شده.
دومی: قبول دارم. منم گاهی به قدری انرژیم در کلاس صرفِ تذکر و توصیههای اخلاقی میشه؛ که از درس اصلیِ کتاب عقب میمونم.
اولی: کاش تبصره و قانون در جهت ارتقاء تکریم معلم بیشتر بود.
کاش حداقل در کتابهای درسی عنوانی هم به نام «مهارتهای گفتگو» و یا «مهارتهای ارتباط با دیگران» قرار میدادند؛ تا حداقل دانشآموزانِ نسل جدید از این طریق آگاهی بیشتری کسب میکردند و مجبور به یادگیری آموزشهای اخلاقی میشدند.
دومی: کاش سیستم آموزش و پرورش از پایه و اساس دوباره برنامهریزی بشه و حداقل طی سالهای آینده شاهد رشد اخلاقی دانش آموزان باشیم و کمتر حرمت معلم و کادر مدرسه، با رفتارهای غیرمتعهدانه بعضی دانشآموزان آسیب ببینه.
اولی: از ما که گذشت. اما امیدوارم معلمهایی که جدیداً استخدام میشن از پسِ این مشکلات بربیان.
زنگ کلاس با تمام توان، فریاد آمادهباش سر داد.
معلمها با شکوه و آرام، با چهرههای رنگپریده اما خندان، راهپلههای منتهی به کلاسهای درس را، پیش گرفتند.
آخرین نظرات: