کنکور یا شکنجه؟

معضلِ کنکور

امروز وقتی وارد سالن کتابخانه‌ی عمومی محله‌امان شدم، چهره‌ی دختران معصومی را دیدم که، بعضی از آن‌ها با استرس و برخی هم، منفعل و بی‌تفاوت، انبوهی از کتاب‌های درسی و کمک آموزشی مربوط به کنکور سراسری را پیشِ روی خود گذاشته بودند.

تعدادی هم در یک دستشان گوشی،  و در دست دیگرشان جزوه‌ی سیمی شده و یا کتابی، در رفت و آمد با هم بودند.
تمرکزم به کل به هم ریخت.
تا مدتی زیر لب به سیستم پر از اشتباه آموزش و پرورش صلوات می‌فرستادم.

دانش آموزی که حجم اطلاعاتی به اندازه‌ی ۱۲ سال مطالب سنگین را، که شاید ۱۰ درصد از آن، در زندگی شخصی و شغلیِ آینده‌اش، به دردش هم نخورد، چرا باید به اجبار و رودربایستی با خانواده و معلم و جامعه، در یک چنین آزمون سخت و نفس‌گیری شرکت کند؟

به نظر من اگر، طی ۱۲ سال آموزش، فقط به دروسی مانند: ادبیات، تاریخ و ریاضیات پرداخته می‌شد
، دانش‌آموزان ما می‌توانستند رشته‌های مورد علاقه خود، مانند زیست شناسی، فیزیک، شیمی، عربی و یا هر یک از شاخه‌های علوم دیگر را، هنگام ورود به دانشگاه، به عنوان رشته تخصصی انتخاب کنند.

چرا ادبیات فارسی؟

چون زبان مادریِ ما محسوب می‌شود، پس دانش آموز نیاز دارد که از معلومات غنی و عمیقی برخوردار باشد تا حداقل بعد از گرفتن دیپلم، در زمینه‌ی نگارش، رسم‌الخط، املا و آشنایی با مفاخر زبان فارسی از آگاهی خوبی برخوردار باشد.
متأسفانه اکثر دانش‌آموزان بعد از دیپلم، نمی‌توانند یک متنِ بدون غلط املایی و نگارشی، و یا حتی یک نامه‌ی ساده‌ی اداری بنویسند. البته استثناء هم وجود دارد.

زندگی اکنون ما با گذشته، گره خورده. با مطالعه‌ی تاریخ، هویت خود را می‌شناسیم و به سمت آینده گام برمی‌داریم.
پس آموزش درس تاریخ، و شناخت گذشته‌ی سرزمین و پیشینیان هرکشوری، باید در برنامه‌ی درسی به شکل پررنگی جای داشته باشد.

در مورد ریاضیات هم، من فکر می‌کنم چون یکی از ملزومات تعامل در جامعه، امور مالی و بده بِستان‌های پولی‌ست.
گریزی نیست که هردانش آموزی در سن دیپلم، باید به اندازه‌ی خودش از علم ریاضی و حساب و کتاب سررشته داشته باشد.
البته در همین حد نیاز یک جوان ۱۸ ساله را برطرف می‌کند.
نه این که با مفاهیم و مطالب پیچیده و سخت، مثل مشتق و انتگرال‌گیری، بیشترین استرس را در شب امتحان ریاضی در دانش‌آموزِ محکوم به یادگیری، ببینیم.

به قول اکبر عبدی در فیلم «اخراجی‌های ۱»
«ما که جبهه‌مون رو رفتیم و عکس یادگاری‌مون رو هم انداختیم.»

من‌هم که ۳۰سال فیزیکِ سخت را با هزار مشقت، توی مغز بچه‌های مردم کردم و بازنشسته شدم و تمام شد و رفت.

اما امیدوارم، برنامه‌ریزی کتب درسی آموزش و پرورش، یک روز، به خودش بیاید و تحول اساسی در نظام آموزشی کشور ایجاد کند.

بی‌شک آن زمان من نیستم که ببینم و ذوق کنم.

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط