مدیریت انرژی خود

چرا باید انرژی خود را مدیریت کنیم؟

بارها پیش آمده که با وجود داشتن وقتِ زیاد، انرژی لازم برای انجام حتی کوچک‌ترین کارهای خود را نداریم و به قولی باکِ درونمان خالی شده و احساس می‌کنیم انرژی ما ته گرفته است.

این انرژی را، چه چیزی بلعیده و به کجا برده است؟

آقای محمدمهدی دوستی، در کتاب «افسون انرژی» می‌گوید:
«در قسمتی از انیمیشن شهر اشباح، اثرِ هایااو میازاکی، موجودی نامرئی و بی‌چهره به مسافرخانه‌ای می‌آید.
در ابتدا این شخصیت ترسناک نیست و کسی به او توجه نمی‌کند.
اما وقتی شروع به خوردن می‌کند و دیگر چیزی برای بلعیدن پیدا نمی‌کند ساکنان آنجا را می‌خورد.
تا این که به یک هیولای بزرگ و ترسناک تبدیل می‌شود که هیچ‌کس، از دستش در امان نیست.
بعد از این که قهرمان داستان او را از مسافرخانه دور می‌کند این هیولا، منبع تغذیه‌اش را از دست می‌دهد و به تدریج دوباره به همان موجود ساکت و بی‌خطری که بود، تبدیل می‌شود.»

اگر انرژی‌خوارهای ما هم مورد بی‌توجهی قرار گیرند و آنها را از خود دور کنیم، به تدریج نابود می‌شوند و تبدیل به سیاهچاله نمی‌شوند.

هر چیزی که بیش از نیمی از انرژی ما را ببلعد سیاهچاله محسوب می‌شود.

سیاهچاله‌های انرژی، دقیقاً شبیه همان موجودی که به مسافرخانه رفت، هستند.

تغذیه‌ی سیاهچاله‌ها، از انرژی‌خوارهایی مانند:

حسادت، مقایسه کردن، احساس افسردگی، اندوه، خودکم‌بینی، ناامیدی، و حتی نزاع با دیگران تامین می‌شود.

زمانی سیاهچاله‌ها با شکست مواجه می‌شوند که، عشق و علاقه در تمام ابعاد زندگی فرد جاری باشد.

اکثر مواقع سیاهچاله‌های ما، بسیار ساده بوده‌اند.
اما وقتی انرژی مارا بلعیدند و قوی شدند، پیچیده و حل‌نشدنی شدند.

برای مقابله با سیاهچاله‌ها باید از توانایی و هوش خود کمک بگیریم.

بگذارید با مثالی ادامه دهم.

فرض کنید مشکلِ شکست عاطفی را در ذهن خود به گونه‌ای جلوه دهیم که آن را حل نشدنی بدانیم و عوارض پیش‌آمده‌ی ناشی از آن را، تاریک‌ترین بخش زندگی خود تلقی کنیم.

در این‌صورت تفکرات منفی ما در قالب انرژی‌خوار به یک سیاهچاله تبدیل می‌شوند.

حال برای اینکه مانع رشد و تقویت این سیاهچاله شویم باید در صورت حل نشدن مشکل، پذیرش خود را بالا ببریم و انرژی خود را معطوف موضوعات مهم‌تری کنیم.

البته گاهی پذیرشِ مشکل جواب نمی‌دهد و حتی کنار آمدن با آن بسیار طاقت فرساست.

در این شرایط باید برای جبران انرژیِ از دست‌رفته به دنبال انرژی‌دهنده‌ها باشیم.

مثلاً به سراغ انجام کاری که قبلاً به آن علاقه داشته‌ایم، مانند مجسمه سازی و یا کسب مهارتِ جدید مانند یادگیری زبان، برویم.

این کار، ما را از فضای سخت و تاریک ایجاد شده نجات می‌دهد.

در واقع، به کاری نشاط‌آور، و یادگیری یک مهارت جدید، پناه می‌بریم.

در این صورت مانع از بین رفتن بیش از پیشِ انرژی خود شده‌ایم.

به خاطر داشته باشیم، همیشه و همه‌جا، انرژی‌خوارها با ما هستند.
اگر مدتی آن‌ها را تغذیه نکنیم از بین می‌روند.

پیشنهاد می‌کنم کتاب «افسون انرژی» را مطالعه کنید.

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط