داستان۱

خلاصه‌ی داستان آلت جرم، اثر: رولد دال

مری ملونی زن حامله‌ای که، به همسرش پتریک عشق می‌ورزید، منتظر صحبت‌های محبت آمیز او بود.
اما برخلاف انتظارش چیزی از او می‌شنود که نویسنده داستان هرگز آن را فاش نکرد.
احتمالاً بحث خیانت و طلاق دادن زن بوده است.
قرار بود برای شام چیزی آماده کند.
گوشت بره‌ی یخ زده را از فریزر بیرون می‌آورد و همان را آلت قتاله‌ی همسرش می‌کند و همسرش را با ضربه‌ای به سرش، به قتل می‌رساند.
سپس با خونسردی، آلت جرم را درون فر قرار می‌دهد تا برای شام آماده شود.
و خودش به خرید کوچکی می‌رود.

پس از بازگشت، احتمالاً از کاری که کرده پشیمان می‌شود و کنار جنازه‌ی همسرش اشک می‌ریزد.
به پلیس زنگ می‌زند و وانمود می‌کند که کسی همسرش را به قتل رسانده است.
با اصرار زیاد، برای شام با همان آلت جرم، از دوستان همسرش که پلیس بودند، پذیرایی می‌کند.
جالب این‌جاست که هیچ اثری از جنایتِ خود باقی نمی‌گذارد.
هنگامی که دوستان همسرش به دنبال آلت جرم می‌گشتند و فکر می‌کردند باید در همین نزدیکی باشد، مری ملونی در اتاق خود از خنده روده بر شده بود.

خلاصه نویسی

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط