قضا و قدر چیست؟
از تفکری که در بارهی قضا و قدر بر عموم جامعه حاکم است، اینگونه برمیآید که، همان قوانین ثابت خداست که خیلی هم خشک و غیر قابلانعطاف است.
از طرفی، انسان به عنوان موجود ی که به زمین رانده شده، باید از قوانینی که از زمین و آسمان بر سرش ریخته پیروی کند.
در حالی که قضا و قدر الهی تعریف خاص خود را دارد.
در جهان هستی همه چیز روی یک سری ازمدارها و پایههای مخصوص خود بنا شده است که در کوانتوم به آن مدار یا میدان مغناطیسی گفته میشود.
همه جور امکان در این مدارها وجود دارد.
انسان بر اساس قدرت تفکر خود، هر آنچه را که تصور کرده و به کائنات سفارش داده، اکنون به عنوان قضا و قدر الهی ملاقات میکند و سفارش خود را میبیند.
گاهی با بارها اندیشیدن به آن و تکرارِ آن تصورِ خاص، خواستهی خود را، به قطعیت در زندگی خود میرساند.
برای مثال، بارها به بیماری و فقر فکر کردهایم و آن را در ذهن خود تکرار کردهایم که، همه چیز در دنیا بر اساس این نقصان پیش میرود.
ما این کمبود را سفارش دادهایم و وارد زندگی خود کردهایم.
تا زمانی که دست از این تصور برنداریم قضا و قدر الهی چیز دیگری را به سمت ما نمیفرستد.
پس با قدرت توجه، اندیشیدن مکرر، با تصور و قوهی تخیل خود سفارش خود را به جهان هستی و عالم امکان اعلام میکنیم.
اما وقتی همین انسان در بعد روحی پیشرفت میکند و واگویههای ذهن خود را خاموش میکند و به سطح تسلط بالاتری از درک میرود، سفارشهای او از جنس الهی میشود.
در نتیجه قضا و قدرهایی را دریافت میکند که او را به اوج کمال انسانی خود میرساند.
در بین تمام مخلوقات این قدرتی است که فقط انسان از آن برخوردار است. نه گیاه و نه حیوان، چنین قابلیتی را ندارند.
و صد البته که تنها درخواست دادن کافی نیست.
قرار نیست منفعل باشیم.
تلاش نکنیم. دست روی دست بگذاریم و همه چیز را از قضا و قدر انتظار داشته باشیم.
تجربهی زندگی انسانهای موفق نشان داده، کسانی که تلاش پیگیر و ایمان به مسیر و هدف خود داشتهاند، به پیشرفت و موفقیت رسیدهاند.
انتخابگر بودند. سفارش دهنده بودند. و قضا و قدر را به زیباترین شکل برای خود رقم زدند.
اگر قرار بود این قدرت در دست انسان نباشد و در مقابل قضا و قدر کاری از دستش بر نمیآمد، پس در روز محشر، بازخواست از او معنایی نداشت.
بازخواست از کسی که دست و پای آن را بسته باشند و در دریا بیندازند و بگویند نمیر، که بسیار مضحک است.
پس بازخواست انسان به دلیل داشتن قدرت انتخاب و اختیار است.
در خشنودی از قضا و قدر خداوند هم باید تمام اتفاقاتی که برای ما افتاده، بر اساس کارهایی که از قبل کردهایم با خردورزی، راضی به رضایت خدا باشیم.
به او اعتماد کنیم و بدانیم اگر بخشی از آن اتفاق را، که الان درک نمیکنیم، شاید ما را به مسیر بهتری هدایت میکند.
آخرین نظرات: