واژههای خاک خورده
_سلام بچهها
_سلام خانم خوبید؟
_خدا را شکر ممنون، شما چطورین؟
_خوبیم خانم. اگر درس نپرسید که خوبترم میشیم.
_نه بچهها. میخوام یه موضوعی رو براتون بگم.
دیروز از پا درد به خودم میپیچیدم.
با یکی از پیشنشینانم نزد بجشک حاذقی رفتیم.
دوستم پانیدانِ لطیفنظری او بود.
با هزار سختی از پلکان بالا رفتم.
وقتی چشمم به ازدحام فشلآمیز بیمارانی چون خودم افتاد، یک لحظه چنان سرگران گشتم که، درد پاهایم باسری شد.
_خانم از چی دارید میگید؟ از کی میگید؟ این جملات عجیب و غریب چیه؟
بعضی کلمات رو تا حالا نشنیده بودیم.
_بچهها بقیهشو گوش کنید.
حالیا با گرمسری از پسرم خواستم که مرا به منزلگاه برگرداند.
پسرم شمندهوار پرسید:
_از چه با این سرعت بهبود یافتی مادر؟
چهگونه ژندهروزگاریات به ناگهان فروکش کرد؟
_وای خانم ما هیچی نمیفهمیمها.
فقط فهمیدیم که پادرد داشتید.
کلاس از خنده منفجر شد.
_به پسرم گفتم از اختروارونِ خود به خموشی افتادم.
با دیدن آزردگانی آزردهخاطرتر از خویش از شکایت دست کشیدم.
قدر آلا خود بیشتر دانستم.
به همان داروها اکتفا میکنم و استوارکارانه به زندگی برمیگردم. بیا برگردیم.
دیدن چهرههای دخترانِ ریسهرفته از خنده و متعجب حال و هوایی متفاوت به کلاس داده بود.
_خوب بچهها، چند تا واژه براتون غریب بود؟
_خانم انگار داشتین با پادشاهان قرون وسطایی حرف میزدید.
_خانم اجازه؟ راستش ما هیچی نفهمیدیم. اما فکر کنم ده پونزده تا واژهی ناآشنا گفتید.
_بله درسته.
اینها، واژههای یکی از متون مهم نثر فارسی است که، در «کتاب فرهنگ واژهشناسی فارسی به کوشش محمدرضا شیروانی» جمع آوری شده.
واژهها از کلیله و دمنه است.
این کتاب شامل مجموعهای از حکایات حیواناته. بهصورت نظم و نثر در قالب داستانی، که جنبه اخلاقی داره نوشته شده.
کتاب، قرنها پیش به دستور «پادشاه هندی دبشلیم»، توسط شخصی به نام «بیدبا» نوشته شده.
بعدها به زبان عربی ترجمه شد.
و در نهایت در قرن ششم هجری «نصرالله منشی» آن را به فارسی برگردانده.
خوب حالا از شما میخوام برای جلسهی بعد دربارهی کتاب «کلیله و دمنه» تحقیق کنید و یکی از داستانهای شیرین آن را با سلیقه خودتون انتخاب کنید.
واژههای غریب اون را جداگانه بنویسید تا اینجا برای دوستانتون بخونید.
_وای چه تمرین سختی.
خانم امشب خوابای وحشتناک میبینیم.
نترسید کار سختی نیست به لذت خوندنش میارزه.????
کلیله و دمنه
معنی واژگانِ ناشناخته
پیشنشینانم: نزدیکانم
بجشک: پزشک
ژندهروزگاری: آشفتهحالی
پانیدان: ضامن
اختروارون: طالعبد
لطیفنظر: دقتِ نظر
فشلآمیز: ترسآلود
استوارکار: محتاط
سرگران: متحیر
گرمسری: مهربانی
باسری: تمام
آلا: نعمتها
شمندهوار: حیران
نوشِ نگاهتان????
آخرین نظرات: