داستان انشا: یکشنبه خود را چگونه گذراندم
از کتاب زخم و ۱۹ داستان دیگر
نوشتهی کیم مونسو
راوی داستان کودکی است که، نویسنده مشخصات زیادی از او نداده است. اسم و سن او را نمیدانیم.
او در توصیف یک روز تعطیل، با زبان کودکانهی خود انشایی نوشته است.
از پیادهروی سه نفره به همراه پدر و مادرش میگوید.
خاطرهی خوردن صبحانه و دیدن مناظر زیبا و پرندهها را ریزبهریز روایت میکند.
پدر خانواده بیشتر وقت خود را به روزنامه خواندن میگذراند.
پس از بازگشت به خانه هم روزنامه را رها نمیکند.
بیتوجهی پدر به خانواده باعث اعتراض مادر میشود.
کودک متوجه رابطهی سرد و اختلاف بین پدر و مادرش میشود.
همان روز کودک با پسرخالهی خود درگیر میشود و سیلی محکمی به گوش او میزند.
پدر باز هم بیتوجهی میکند. اما مادر او را تنبیه میکند.
شب هنگام دیدن برنامهی تلویزیون، پدر با خودخواهی کانال مورد علاقهی خود را انتخاب میکند. او بازهم به خواست و نظر مادر بیتوجهی میکند.
کودک تحت تاثیر الگوهای خشونت آمیز خانواده، رفتار خود با عروسکش را توصیف میکند. رفتاری دقیقاً مانند مادرش.
ابتدا نوازش و سپس سرزنش و تنبیه.
عروسک را به جای آغوشش، در زیر خاک مخفی میکند.
جر و بحث پدر و مادر اوج میگیرد و صدای جنجال آنها در صدای تلویزیون گم میشود.
اما کودک اسم زن ناشناسی را از دهان مادر میشنود که مادر در حال فحش دادن به اوست.
کودک درک درستی از شنیدههایش ندارد.
لحظاتی بعد صدای شکستن چیزی میشنود.
سپس سایهی پدر را در حیاط میبیند که مشغول کندن زمین در نزدیکی درخت است.
کودک از ترس این که شاید پدر متوجه عروسک زیر خاک او شده، خود را در رختخوابش پنهان میکند.
فردای آن روز کودک فقط پدر خود را در خانه میبیند.
تصور کودک از نبودن مادر، احتمال قتل مادر را بیشتر میکند.
آمدن پلیس و پرسیدن سوالاتی از کودک، به ماجرای قتل مادر در ذهنش قوت میبخشد.
کودک با چشمانی گریان مجبور میشود برای ادامهی زندگی به منزل خالهای برود که پسرش او را کتک میزند.
اما آن یکشنبه شوم دیگر برایش تکرار نخواهد شد.
انشای سادهی کودک را میتوان بیان دردهای روح زخمی کودک دانست.
پدر بی توجه به همسر و کودکش در حال خیانت به همسر خود بوده و نویسنده، تمام مشکلات و تنشهای موجود در زندگی کودک را با جزئیات کامل، در حد داستان کوتاه بیان کرده است.
اثر عمیق رفتارهای والدین بر روی کودک، قتل مادر، از هم پاشیدن خانواده و ادامهی زندگی ناخواسته، حکایت ملال یک کودک بی گناه است.
آخرین نظرات: