چرا صفحات صبحگاهی؟
بعد از مطالعهی «کتاب راه هنرمند، از جولیا کامرون»، دومین کتابی که بیشترین سودمندی صفحات صبحگاهی را برایم آشکار کرد، «کتاب معجزه نوشتن صبحگاهی، از اسکار هاروست» بود.
نوشتن کلمهها روی کاغذ، تا جایی که ایدههای پنهان شده، در اعماق ناخودآگاه ما بجوشند و بالا بیایند.
جهانی که در آن هیچ صدایی نیست.
فقط نوشتن است.
بیهدف تاختن، در دنیای واژههایی که رها شدهاند و ما را به ژرفای درون میبرند.
افکاری که بدون تحلیل و داوری روی کاغذ نمایان میشوند، حاصلش چیزی شبیه مراقبه است.
مراقبهای لذتبخش و جذاب.
این به معنای رسیدن به شمار زیادی از داستانها و اندیشههای ناگفتهایست که در خود حبس کردهایم.
و از پسِ آن، دسترسی به تفکر خلاقانه، که از با ارزشترین دستاوردهای نوشتن صفحات صبحگاهی است.
چرا نوشتن هنگام صبح؟
ذهن ما صبح هنگام، در پربازدهترین و آزادترین حالت خود قرار دارد.
چون ذهن، هنوز کاملاً هوشیار نشده.
از همه مهمتر، هنوز با افکار منطقیِ هرروزه درگیر نیست.
تجربهی زیستهی من نشان داده که، با نوشتن صفحات صبحگاهی، مجال بروز افکار منفی در طول روز به ذهنم داده نمیشود.
در نتیجه، با کنار رفتن افکار منفی، موانع رسیدن به موفقیت، در انجام امورم را از سر راه برداشته میشود.
وقتی هر روز سر قرارِ شخصی خود حاضر میشویم، نظم و انضباط مورد نیاز، برای رسیدن به هر خواستهای را تمرین میکنیم.
و این به منزلهی رشد شخصی است.
آخرین نظرات: