ذهنِ سوژه‌یاب

سوژه‌ها چگونه می‌آیند؟

دفتر کوچکی دارم که در طول روز هر سوژه‌ای برای نوشتن که به ذهنم می‌رسد در آن یادداشت می‌کنم.

گاهی احساس می‌کنم دنیای اطراف ما پر از موضوعات خوب برای نوشتن است.
هر چیزی که می‌بینیم می‌تواند ایده‌ای برای نوشتن باشد.
ممکن است اکثر آن‌ها تکراری به نظر برسند.

اما اگر نگاه نویسنده به آن‌ها متفاوت باشد، می‌توانند منبع خوبی برای یافتن سوژه باشند.

البته این بینشِ متفاوتِ نویسنده به سوژه‌ها، بستگی به نوعِ مشاهدات، تجربیات، مطالعات، استعداد و تخیلِ او دارد.

به‌نظرم بخش هیجان‌انگیز سوژه‌ها، خاطراتِ ماست.
خاطرات می‌توانند منبع خوبی برای یافتن سوژه باشند.
مرور حوادثی که در گذشته اتفاق افتاده، مثل اولین روز مدرسه و یا دوران آمادگی برای کنکور، به عنوان سوژه‌های واقعی، به نوشته‌هایمان رنگ‌ و بوی خاصی می‌دهد.

بسیاری از نویسندگانِ بزرگ مانند شاهرخ مسکوب، با نوشتن از خاطرات خود، اثرات درخشانی خلق کرده‌اند.

شاید کمی سخت باشد اما، نشستن در یک مکان عمومی و تماشای مردم و نحوه‌ی صحبت کردن و حرکات آن‌ها با یکدیگر، گاهی سوژه‌های دوست‌داشتنی به نویسنده می‌دهند.
البته نگاه، نه به گونه‌ای که آزاردهنده باشد.

سوژه‌ها ارتباط عمیق بین نویسنده و ذهن او هستند.

وقتی اجازه‌ی جذب سوژه‌ها را به ذهن خود می‌دهیم ذهن خود را تبدیل به ذهن سوژه‌یاب می‌کنیم.
در غیراین‌صورت، ارتباط نویسنده با ذهنش قطع می‌شود و مشکل بی‌ایده‌ای گریبان نویسنده را می‌گیرد
.

✍️مریم گل مکانی

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط