همدلی

هم‌دلی یا هم‌زبانی؟

تا به حال فکر کرده‌اید چه چیزی باعث می‌شود احساسات ما آشفته شوند؟

 

گاهی تاب‌آوری خود را از دست می‌دهیم.

گاهی نیاز به یک شنونده‌ی خوب داریم.

فردی مورد اطمینان، که به‌دور از هر دیدگاه و قضاوتی، فقط گوش کند.

 

کسی‌که فقط احساسات ما را درک کند.

راه‌حل و پندواندرز ندهد.

سعی نکند با بیان تجربه‌ی مشابهِ خود، موضوع را کم‌ارزش جلوه دهد.

و با سکوتش ابراز هم‌دلی کند.

 

گاهی در مواجهه با چالش‌های به‌وجود آمده، یک هم‌کلامِ ناب، می‌تواند از شدتِ سختی‌ها کم کند.

اما بسیار دیده‌ایم که، اطرافیان و حتی عزیزانمان، تمامِ تلاش خود را به‌کار می‌گیرند تا ثابت کنند از ما بی‌چاره‌تر و مستأصل‌ترند.

و یا ثابت کنند که، ما حساس شده‌ایم و این مسأله آن‌قدرها هم بزرگ نیست.

 

اما تجربه‌ی سالیان زیاد، کارکردنم با دخترانِ نوجوان و مادرانِ آن‌ها، نشان داده که، اثربخش‌ترین برخورد با کسی‌که دچار آشفتگی احساسات شده این است که، او را درک کنیم.

 

حس‌و‌حالِ او را دوباره برایش بازگو کنیم.

شرایط را همان‌گونه که هست، برایش نمایان کنیم.

 

جملاتی از قبیل:

درکت می‌کنم.

حتمن خیلی ناراحت شدی.

در اون شرایط چه حس‌وحال بدی پیدا کردی.

و اگر تجربه‌ای در آن مورد داشتیم، با درخواست خودش در اختیارش قرار دهیم.

 

به این ترتیب، در احساسات او شریک می‌شویم.

تاب‌آوری او را بالاتر می‌بریم.

با واقعیتِ رخ‌داده، روبه‌رویش می‌کنیم.

نقاط مثبتِ واقعه را یادآوری می‌کنیم و به ملالِ او معنا می‌بخشیم.

 

در نهایت، حسِ توان‌مندی در او احیا می‌شود.

از طرفی، چون آشفتگیِ احساساتش را به تنهایی تجربه نکرده، به آرامش ذهنی می‌رسد و بهتر می‌تواند برای رفع بحران، فکر کند.

 

و این‌گونه رفتارِ ما، باعث روابط سازنده و اثربخش می‌شود.

 

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط