اگر خدا نبود
وقتی به پشت سرم مینگرم، روزهایی را میبینم که،
اگر خدا نبود، هرگز توانِ گذر از آن را نداشتم.
دستاندازهایی در مسیرم بود که،
اگر خدا نبود، همهی راهها بنبست بود.
تیشهی تقدیر ضربههایی زد که،
اگر خدا نبود، فروریخته میشدم و هرگز از جا بلند نمیشدم.
مصیبتهای استخوانسوزی بر سرم آوار شد که،
اگر خدا نبود، چون برگهای پاییزی زیرِ پاهای زمان، از بین میرفتم.
وای که اگر خدا نبود…..
آخرین نظرات: