پیچیدگیِ انسان
یا کالبدهای هفتگانه
جلوی آینه میروم.
به کالبد فیزیکیام مینگرم.
باخود میگویم، اعضای بدن و ساختار آن، چهراحت با گذشت زمان فرسوده میشوند.
اما آیا انسان در همین کالبد «تن» خلاصه میشود؟
دیدگاه علم عرفان، به انسان اینگونه است:
در اندیشهی عرفای ایران باستان، سخنگفتن از انسان، همواره با معرفی کالبدهای هفتگانه توأم بودهاست.
هفت کالبد در قالب جسم انسان، که هریک تعریف و وظیفهای دارد.
کالبد اول: کالبد تن یا گیتی
همان جسم مادیست که به جهانِ آسمانی وصل است و چاکراها با گردشِ انرژی در آن قرار گرفتهاند.
کالبد دوم: گیان یا جان
«جان» نیروی حیات انسانست که اگر نبود، قدرت تحرک و زندهبودن از انسان گرفته میشد.
کالبد سوم: اوروان یا روان
جنبههای معنوی انسان و ارتباط او با خداوند، در کالبد «روانِ» او نهفته است.
ویژگیهای شخصیتی، رفتار، عادات و الگوهای فکری، از طریق کالبد روانی انسان نمایان میشود.
کالبد چهارم: کالبد ذهنی یا بوی
این کالبد به فرایندهای شناختی، یادگیری، تحلیل، قضاوت و حل مسئله میپردازد.
ذهن، به انسان کمک میکند تا با پردازش اطلاعات به درک بهتری از خود و دنیای اطراف خود برسد.
کالبد پنجم: دینا یا دین
«دین»، وجدان معنوی انسان است و در لغت به معنای: پاکی، راستی و درستی است.
این کالبد، قدرتِ تشخیص پلیدی و نیکیست که از ابتدا در انسان وجود دارد و به مرور رشد میکند.
حتی یک کودک میتواند تشخیص دهد مثلاً، دزدی یا دروغ، که درکی از آن ندارد، کار خوبی نیست و اگر مرتکب شود، آن را پنهان میکند.
کالبد ششم: فَروَهَر یا جوهر مینوی
نیروی جلوبرندهی قلبی انسان، به سمت کمال مطلق، فروهر یا جوهر مینوی است.
این کالبد کمک میکند تا در جهان مادی غرق نشویم و گرمای عشق، در وجود ما معنا پیدا کند.
کالبد هفتم: فَرّ ایزدی یا کالبد نوری
تکمیل کنندهی شش کالبد قبلیست.
تنها کسانی به آن دسترسی پیدا میکنند که پارساپیشه و پرهیزگار باشند.
هرگاه انسان تصمیم بگیرد آگاهی و خرد خود را، با زدودن کینه و زنگار از قلب خود بالا ببرد، به این کالبد نزدیکتر میشود.
انسان اگر به این درک برسد که روی زمین آمده تا با معنویت خود، زندگی مادی را تجربه کند، به کالبد نوری دست مییابد.
و سعادتمندست کسیکه، برای دستیابی به کالبد نوری، خردمندانه شش کالبد قبلیِ خود را بپروراند.
آخرین نظرات: